نقد حماقت محض: درک ترامپ ۲.۰
دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ نه تنها نگرانیها درباره سرنوشت دانش عینی را تشدید کرده، بلکه ادعاهایی مبنی بر ورود به عصر تاریخی حماقت، شتابگرفته توسط فناوریهای بزرگ، مطرح میکند. این مقاله به بررسی ابعاد اجتماعی و سیاسی این پدیده و امکان یافتن راهی برای فرار از آن میپردازد.

تحلیل حماقت در عصر ترامپ ۲.۰
دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ بحثهای گستردهای درباره ماهیت حماقت به عنوان یک نیروی تاریخی و اجتماعی برانگیخته است. برخلاف دوره اول که تمرکز بر «دروغ» و «اخبار جعلی» بود، اکنون مسئله اصلی بیکفایتی سازمانیافته و سیاستهایی است که بدون توجه به عواقب پیش میروند. نویسنده با استناد به اندیشمندانی مانند هانا آرنت استدلال میکند که حماقت را نمیتوان تنها به عنوان یک نقص شناختی فردی درنظر گرفت، بلکه باید آن را به عنوان مشکلی در سیستمهای اجتماعی و نتیجه برونسپاری قضاوت به بازارها و پلتفرمهای دیجیتال تحلیل کرد.
ابعاد حماقت ترامپی
- بیکفایتی آشکار: نمونههایی مانند افزوده شدن تصادفی سردبیر یک مجله به گروه چت محرمانه عملیات نظامی
- سیاستهای خودویرانگر: تعرفههای تجاری و قطع بودجه تحقیقات پزشکی بدون توجیه منطقی
- جایگزینی تخصص با شعار: انتصاب افراد ضد واکسن در پستهای کلیدی بهداشت
هانا آرنت نوشت: «از آغاز این قرن، رشد بیمعنایی با از دست دادن عقل سلیم همراه بوده است. از بسیاری جهات، این به سادگی به عنوان حماقت فزاینده ظاهر شده است.»
ریچارد سیمور از تروتسکی نقل میکند: «وقتی منحنی سیاسی پایین میآید، حماقت بر تفکر اجتماعی حاکم میشود.»
این مقاله نشان میدهد که راه حل واقعی نه بازگشت به درک مقدماتی متخصصان، بلکه پرورش قوه تخیل انسانی برای درک واقعی شرایط تاریخی جدید است. در جهانی که همه چیز به داده و الگو تقلیل یافته، تنها تخیل انسان میتواند معنای واقعی رویدادهای بیسابقه را درک کند.
