آخرین داستان لایرا – بخشی اختصاصی از جلد سوم کتاب غبار نوشته فیلیپ پولمن
سی سال پس از معرفی لایرا سیلورتانگ در کتاب نورهای شمالی، فیلیپ پولمن داستان او را در کتاب مزرعه رز به پایان میرساند. این بخش اختصاصی به روایت مایکل شین خوانده شده است.

آخرین ماجراجویی لایرا سیلورتانگ
این بخش اختصاصی از کتاب “مزرعه رز” جلد سوم از سهگانه “کتاب غبار” نوشته فیلیپ پولمن، ادامه ماجراهای لایرا سیلورتانگ را پس از سی سال دنبال میکند. لایرا که اکنون با نام “ملکه تاتیانا” معرفی میشود، در شهری جدید با راهنمای خود ایونیدس همکاری میکند تا به کافه مارلتو رفته و با مصطفی بی، تاجر قدرتمند منطقه ملاقات کند.
- لایرا هویت جدیدی به خود میگیرد و ادعا میکند ملکه جادوگران نوایا زملیا است
- ایونیدس در نقش جادوگری از پراگ ظاهر میشود تا او را همراهی کند
- ملاقات با مصطفی بی که دیمونش یوزپلنگ است و اطلاعاتی درباره سفر به صحرای کاراماکان ارائه میدهد
- هدف لایرا یافتن ساختمان قرمزی در صحراست که چیزی باارزش در خود دارد
مصطفی بی به لایرا هشدار میدهد: “سفر به صحرای کاراماکان بسیار خطرناک است - راهنمای من این است: نروید.”
لایرا با اصرار پاسخ میدهد: “من مصمم هستم که بروم. میدانم چه چیزی در آن ساختمان قرمز نهفته است.”
این بخش نشان میدهد که لایرا همچنان شخصیتی قوی و مصمم دارد، اما اکنون با چالشهای پیچیدهتری در دنیایی ناشناخته روبرو است.
