تلاش غربگرایان برای حفظ حیات سیاسی با تخریب رویکرد دیپلماسی نگاه به شرق
اصرار جریان غربگرا بر زنده نگهداشتن پارادایم مذاکره با غرب، بیش از آنکه بر پایه منافع ملی باشد، تلاشی برای حفظ بقای سیاسی این جریان است. تجربه یک دهه اتکای افراطی به برجام و گفتگو با غرب نه تنها دستاوردی پایدار نداشت، بلکه منجر به اتلاف منابع و گسترش تحریمها شد.

تلاش غربگرایان برای بازتولید گفتمان مذاکرهگرایی
یکی از تحولات اخیر در فضای سیاسی و رسانهای کشور، بازتولید گفتمان مذاکرهگرایی توسط طیفی است که طی دهه ۹۰ پرچمدار آن بودند. انتشار مصاحبهها و یادداشتهایی از سوی چهرههای نزدیک به دولتهای یازدهم و دوازدهم نشان میدهد که این جریان سیاسی در تلاش است با ایجاد شبهه در فضای عمومی، راهبرد شکستخورده خود را بار دیگر بهعنوان راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی معرفی کند. این تلاشها در حالی صورت میگیرد که تجربه یک دهه اتکای افراطی به برجام و گفتگو با غرب، نه تنها دستاوردی پایدار برای منافع ملی ایران نداشت، بلکه منجر به اتلاف منابع، بیثباتی در سیاست خارجی و گسترش تحریمها شد.
- وقتی حیات یک جریان سیاسی به یک پارادایم گره بخورد، حتی شکستهای مکرر نیز باعث نمیشود که آن جریان از بازتولید ایدئولوژی خود دست بکشد.
- جریان غربگرا در ایران، عملاً همه سرمایه اجتماعی و سیاسی خود را بر ایده «ارتباط با غرب از مسیر مذاکره» بنا کرد.
- تجربه جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده و اروپا نشان میدهد که آمریکا حتی در اوج مذاکرات وین، با اجرای تحریمهای ثانویه نشان داد که به هیچ توافقی پایبند نیست.
- بیش از ۷۰ درصد تحریمهایی که امروز اقتصاد ایران را هدف گرفته، پس از امضای برجام اعمال یا تمدید شده است.
- مقایسه روابط ایران با آمریکا و بلوک شرق (روسیه و چین) بهخوبی نشان میدهد که در روابط دوجانبه هیچگاه به سطحی از خصومت و بدعهدی نرسیدهاند که غرب نشان داده است.
شعار راهبردی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب «نه شرقی، نه غربی» بوده است. معنای این شعار آن نیست که ایران باید از هر نوع رابطه با شرق یا غرب اجتناب کند، بلکه ناظر بر اصل استقلال و عزت در روابط خارجی است.
سیاست جایگزین برای جمهوری اسلامی ایران، مقاومت فعال در برابر فشارهای دشمن، همراه با دیپلماسی متوازن و گسترش روابط با همسایگان و قدرتهای نوظهور است.
در این چارچوب، ایران به جای انتظار برای تغییر رفتار غرب، با اتکا به ظرفیتهای داخلی (اقتصاد مقاومتی، پیشرفتهای علمی، توان نظامی بازدارنده) و تعمیق همکاریهای منطقهای، میتواند امنیت و منافع خود را تضمین کند.
