چرا ملتها شکست میخورند؟ نقش جغرافیا و فرهنگ در توسعه
نقدی بر کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» که اهمیت نهادهای اقتصادی و سیاسی در توسعه کشورها را بررسی میکند، اما نقش جغرافیا، فرهنگ و عوامل اجتماعی را نادیده میگیرد.

تحلیل کتاب چرا ملتها شکست میخورند
مقاله حاضر خلاصهای جامع از کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» نوشته دارون عجماوغلو و جیمز رابینسون ارائه میدهد. نویسندگان کتاب استدلال میکنند که نهادهای اقتصادی و سیاسی تنها عامل تعیینکننده موفقیت یا شکست اقتصادی ملتها هستند. کشورهایی با نهادهای فراگیر که قدرت را غیرمتمرکز میکنند رشد مییابند، در حالیکه کشورهای با نهادهای استخراجی که قدرت را در دست نخبگان متمرکز میکنند محکوم به شکست هستند.
- نویسندگان با بررسی مواردی مانند کره شمالی و جنوبی، نوگالس و تاریخ استعمار آمریکا نظریه خود را اثبات میکنند
- آنها فرضیههای مربوط به جغرافیا، فرهنگ و جهل را به عنوان عوامل تعیینکننده رد میکنند
- کتاب تأکید میکند که حوادث تاریخی مقاطع بحرانی در شکلگیری مسیر توسعه کشورها نقش دارند
"کشورهایی که دارای نهادهای فراگیر هستند، رشد و شکوفایی مییابند" "نهادهای استخراجی دیر یا زود به شکست منجر میشوند"
نویسنده مقاله ضمن تأیید اهمیت نهادها، دیدگاه انحصاری کتاب را به چالش میکشد و معتقد است عوامل دیگری مانند فرهنگ، جغرافیا و نهادهای غیررسمی نیز در توسعه اقتصادی نقش اساسی دارند.
