همه چیز را از دست دادهام و تنها امیدم توقف بمبارانهاست
من آخرین داراییام - حلقه نامزدیام - را فروختم تا کودک گرسنهام را سیر کنم. اکنون تنها میتوانم منتظر بمانم، دعا کنم و امیدوار باشم.

زندگی در میان جنگ و امید
این مقاله روایی تجربه شخصی یک مادر فلسطینی از غزه را روایت میکند که در اثر جنگ همه چیز خود را از دست داده است. نویسنده شرح میدهد که چگونه برای تغذیه پسرش زکریا مجبور به فروش آخرین داراییاش یعنی حلقه نامزدی شده است. خانواده او خانه، شغل، آرزوها و احساس امنیت خود را از دست دادهاند و اکنون در یک چادر در خان یونس زندگی میکنند.
- از دست دادن خانه و معیشت در اثر جنگ
- فروش حلقه نامزدی برای خرید مواد غذایی اولیه
- رویای بازگشت به زندگی عادی و آموزش
- امید به برقراری آتشبس پایدار
“پسرمان روزهاست غذا نخورده. چطور میتوانم نروم؟” “ترس تمام شد، عزیزم”
این داستان نمادی از رنجهای بیشمار مردم غزه است که در آرزوی صلح و زندگی عادی به سر میبرند.
