نقد سریال The Iris Affair - شجاعت خلق یک درام مفرط و مهیج
تام هولندر و نیام آلگار در این داستان سرگرمکننده و پرهیجان در نقش یک نابغه رمزگشا و یک کارآفرین عجیب در برابر یک ابرکامپیوتر شیطانی به نام چارلی بیگ پوتیتوز بازی میکنند. آماده یک سواری وحشی باشید.

نقد سریال The Iris Affair
سریال The Iris Affair یک درام ماجراجویی هشت قسمتی است که با ریتمی تند و کنترل شده، بیننده را درگیر داستانی پرهیجان و در عین حال پوچگرایانه میکند. داستان حول محور آیریس نیکسون (نیام آلگار)، یک نابغه حل معما و رمزگشا میگردد که توسط یک کارآفرین عجیب به نام کامرون بک (تام هولندر) برای فعال کردن یک ابرکامپیوتر کوانتومی به نام "چارلی بیگ پوتیتوز" استخدام میشود.
- شروع پرکشش: سریال با یک پیشدرآمد بسیار پرتنش و گیجکننده آغاز میشود که بیننده را بلافاصله جذب میکند.
- ساختار روایی پیچیده: داستان با مهارت بین خطوط زمانی مختلف (از جمله ساردینیا و فلورانس) و مکانهای گوناگون حرکت میکند.
- شخصیتپردازی قوی: نیام آلگار در نقش زنی که "از مزخرفات همه خسته شده" درخشان ظاهر میشود.
- طنز خشک و هوشمندانه: فیلمنامه نیل کراس، خالق لوتر، از طنزی خشک بهره میبرد اما از هرگونه циниسمی دوری میکند.
- تعقیب و گریز: بازی گربه و موش بین آیریس و واحد پروندههای ویژه پلیس ایتالیا یادآور روزهای خوب سریال Killing Eve است.
کامرون بک در توصیف ماشین میگوید: "این دستگاه 'قبل و بعد' است و نامش چارلی بیگ پوتیتوز است. خوب، راستش را بخواهید، سیبزمینی کوچکی نیست، نه؟"
در توصیف ژنسن لیند، مخترع دیوانه ماشین، گفته میشود: "نبوغ در روزهای خوب، دیوانگی است. ژنسن روزهای خوبش تمام شد."
این سریال که توسط Sky Atlantic پخش شده، نمونهای از یک سرگرمی پرزرق و برق و جسورانه است که موفق میشود با وجود پوچگرایی ذاتی داستان، تعلیق و engagement خود را تا نیمه راه حفظ کند.
