لحظهای که مرا تغییر داد: تصادف با خودرو و یادگیری لذت بردن از زندگی
نویسنده پس از تصادف شدید با خودرو که نزدیک به مرگ او شد، یاد گرفت که به جای نگهداری چیزهای خوب برای آینده، از لحظات کوچک زندگی لذت ببرد.

تجربه نزدیک به مرگ و تغییر نگرش
نویسنده این مقاله داستان تصادف شدید با خودرو را روایت میکند که در برمودا رخ داد و باعث شد او به مدت طولانی در بیمارستان بستری شود. این حادثه که نزدیک به مرگ او بود، نگرشش را به زندگی کاملاً تغییر داد. پیش از این اتفاق، او عادت داشت چیزهای خوب مانند شمعهای لوکس، روغن زیتون یونانی و عطرهای گرانقیمت را برای "مناسبتهای خاص" در آینده نگه دارد.
- تصادف و بهبودی: نویسنده به شدت مجروح شد اما خوششانس بود که آسیب مغزی دائمی نداشت
- تغییر رفتار: پس از بهبودی، شروع به استفاده از لوازم لوکس در زندگی روزمره کرد
- ارزش لحظات: او دریافت که لذتهای کوچک زندگی باید اکنون تجربه شوند، نه در آینده
"وقتی کسی روزی کشو چیزهای خوب مرا باز کند، میخواهم خالی باشد" "این کارها نه اسراف که نشانه قدردانی از اطرافیان است"
این تجربه به نویسنده آموخت که لذت بردن از زندگی در لحظه حاضر مهمتر از انتظار برای آینده است.
