لحظهای که دانستم: با رسیدن شمارش معکوس به یک، چیزی غریزی ما را به هم نزدیک کرد
جیمز وبزلی، رقصنده معاصر، در یک اجرای هنری با جارود آشنا شد و یک بوسه نیمهشب ارتباط عمیقتری را تأیید کرد. این داستان عاشقانهای دربارهی رابطهی هنری و شخصی آنهاست.

داستان عاشقانه جیمز و جارود
این داستان درباره جیمز وبزلی، رقصنده معاصر، و جارود، هنرمند سیرک، است که در جشنواره fringe ملبورن در سال ۲۰۰۹ ملاقات کردند. آنها بر اساس عشق مشترک به حرکت و هنر با هم ارتباط برقرار کردند و رابطهشان با یک بوسه در شب سال نو به نقطه عطف رسید.
- ارتباط اولیه در محیط هنری و در میان اجراکنندگان سیرک شکل گرفت
- رابطه طولانیمدت با چالشهای دوری به دلیل touring هنری مواجه بود
- هر دو در نهایت پیشنهاد ازدواج به یکدیگر دادند اما به دلیل COVID ازدواج نکردند
- رابطه آنها ترکیبی از همکاری هنری و حمایت عاطفی است
"زندگی از زمانی که جارود را ملاقات کردم بینهایت بهتر شده بود" "در آن بوسه هر دو همان چیز را تشخیص دادیم: این فقط آغاز سال نو نبود، بلکه چیزی بزرگتر بود"
این داستان نشاندهنده قدرت عشق در محیط هنری و اهمیت تعهد در روابط طولانیمدت است.
