«شعرهای من بخشی از گوشت من هستند»: باتول ابوعکلین، شاعر فلسطینی درباره زندگی در غزه
باتول ابوعکلین، شاعر 20 ساله غزه، به عنوان یکی از زندهترین شاهدان درگیریها صحبت میکند. او درباره رویای آکسفورد، مرگ دوستان و شکلگیری شخصیتش در میان تراژدی گفتوگو میکند.

زندگی و شعرهای باتول ابوعکلین در غزه
باتول ابوعکلین، شاعر 20 ساله فلسطینی، در مصاحبهای تاثیرگذار از زندگی در غزه و تجربیاتش در میان درگیریها میگوید. او که مجموعه شعرش با عنوان «48 کیلوگرم» را منتشر کرده، توضیح میدهد که هر شعر نماینده یک کیلوگرم از وزن بدنش است: «شعرهایم بخشی از گوشت من هستند، پس بدنم را جمعآوری کردم در صورتی که خرد شدم و کسی برای دفن من نبود.»
- شعرهایش موشکهای آپاچی، فروشنده بستنی که جسدهای منجمد به سگها میفروشد و زنی که شهر در حال مرگ را در آغوش میگیرد را به تصویر میکشند
- مرگ دوستش فاطمه حسونه، عکاس خبری، که قبل از مرگ درباره حلقهها و غروبها صحبت میکردند
- فرار خانوادهاش از غزه شمالی به اردوگاه آوارگان در جنوب و پختن نان روی آتش چوب
- تغییر شخصیتش از یک دختر «لوس» به فردی قویتر و کمتر خجالتی
«قبل از نسلکشی، همیشه از زندگیام شکایت میکردم. سپس خودم را فقط در حال دویدن و تلاش برای زنده ماندن یافتم.»
«من جهان را بیشتر از کتابها میخوانم.»
ابوعکلین که به صورت آنلاین تحصیل میکند و به کودکان آموزش میدهد، میگوید: «من یاد گرفتم بیادب باشم، که خوب است. یعنی میتوانی با آدمهای بد از کلمات بد استفاده کنی.» شعرهایش به دو زبان عربی و انگلیسی ارائه شدهاند که به گفته او نسخههای عربی «درد بیشتری» حمل میکنند.
