حمامپیشانی، شمع و زیرپوش: آیا بازکیت عاشق یا متنفر از محصولات تجاری میشد؟
کتاب جدید «ساخت یک نماد» به بررسی هنرمندی میپردازد که آثارش همهجا حاضر شدهاند. آیا بازکیت از بازاریابی انبوه هنرش خوشحال میشد یا وحشتزده؟

بازکیت و دنیای محصولات تجاری
کتاب جدید «ژان-میشل بازکیت: ساخت یک نماد» اثر داگ وودهام به بررسی این سوال میپردازد که آیا هنرمند فقید از محصولات تجاری مبتنی بر آثارش مانند حمامپیشانی، شمع و زیرپوش خوشحال میشد یا خیر. بازکیت که در ۲۷ سالگی درگذشت، همواره به عنوان نمادی از هنر پانک و اعتیاد شناخته میشود، اما وودهام در کتابش تصویر پیچیدهتری ارائه میدهد.
- استراتژی معروفیت: بازکیت به طور استراتژیک به دنبال شهرت بود و با اندی وارهول دوستی کرد
- تأثیر پدر: پدرش، ژرارد، که پس از مرگ هنرمند مدیریت آثارش را بر عهده گرفت، روایت زندگی پسرش را کنترل میکرد
- مقایسه با کیت هارینگ: هارینگ دوست بازکیت بود و اولین هنرمندی بود که طرحهایش را روی محصولات کوچک فروخت
آل دیاز، همکار هنری بازکیت، میگوید: «این محصولات تجاری معنای هنر را تضعیف میکنند. این کار توهینآمیز و بیاحترامی به هنرمند است.»
وودهام معتقد است: «تمام این جنبهها به شخصیت او غنای بیشتری میبخشد و او را جذابتر میکند.»
برای نسل جوانی که اولین بار بازکیت را از طریق تیشرت یونیکلو شناختهاند، حضورش در پانتئون هنری امری مسلم است، فارغ از اینکه هنرش چقدر همهجا حاضر شده باشد.
