حقیقت "غرب" یک جهان‌بینی است نه جغرافیا

جهان‌بینی غرب: از اسطوره تا عقل

جهان‌بینی غرب بر اساس اسطوره‌های هومر در ایلیاد و اودیسه شکل گرفته و در قرن هشتم قبل از میلاد از اسطوره به عقل گذار کرد. این جهان‌بینی یک کل یکپارچه است و نمی‌توان تنها بخشی از تمدن غربی را جدا کرد و در بستری متفاوت به کار برد. این نگاه کل‌نگر نشان می‌دهد که غرب بیشتر یک ساختار فکری است تا یک مفهوم جغرافیایی.

• جهان‌بینی غرب ریشه در اسطوره‌های یونان باستان دارد
• انتقال از تفکر اسطوره‌ای به عقلانی در قرن هشتم قبل از میلاد اتفاق افتاد
• تمدن غربی یک سیستم به هم پیوسته و غیرقابل تجزیه است
• نمی‌توان مولفه‌های غربی را بدون زمینه فرهنگی اصلی استفاده کرد
• این دیدگاه در مقابل نگاه جغرافیایی محض به غرب قرار دارد

“جهان‌بینی غرب از اسطوره‌های هومر در ایلیاد و اودیسه آغاز شد” “نمی‌شود فقط بخشی از تمدن غربی را بگیریم و در بستر متفاوتی به کار ببریم”