تحلیل رویکرد نویسنده در بازنمایی رنج فلسطینیان در رمان «اغتشاش در کازابلانکا»
بررسی رمان مصطفی جمشیدی که با نگاهی انسانی به مسئله آوارگی میپردازد و هنر را به عنوان زبان مشترک رنج معرفی میکند. این اثر ادبیات مقاومت را از کلیشهها خارج ساخته است.

تحلیل رمان «اغتشاش در کازابلانکا» اثر مصطفی جمشیدی
رمان حاضر با رویکردی نوین به مسئله آوارگی در جنگهای خاورمیانه میپردازد. برخلاف آثار متعارف که آوارگان را صرفاً قربانی نمایش میدهند، نویسنده آنها را به عنوان انسانهایی زنده و پویا با خاطرات و زندگی روزمره تصویر میکند. این نگاه جزئینگر، آوارگی را از حالت شعاری خارج کرده و به تجربهای ملموس تبدیل میسازد.
- تمرکز بر لحظات شخصی به جای فاجعهنمایی کلان
- استفاده استعاری از تابلو گرنیکای پیکاسو برای ایجاد پیوند تاریخی
- بازتعریف مفهوم مقاومت در قالب زندگی روزمره
- نوآوری در زبان و ساختار روایی چندلایه
“هنر میتواند زبان مشترک رنج باشد و ادبیات از دل همین رنج معنا و زندگی تازه بسازد.”
“مقاومت در این اثر یعنی زنده ماندن، نفس کشیدن و ادامه دادن در شرایط دشوار.”
این اثر را میتوان نمونهای پیشرو در ادبیات مقاومت فارسیزبان دانست که با ترکیب هنر مدرن اروپایی و مسائل معاصر خاورمیانه، به بیانی میانفرهنگی دست یافته است.
