آمریکا ناتوان در مدیریت جهان؛ تغییر حکمرانی به سمت شرق
نامه مشترک چین، روسیه و ایران به شورای امنیت سازمان ملل نمونهای روشن از تحقق دگردیسی در نظم حقوق بینالملل و گذار به نظام چندقطبی است.

تحول نظم بینالمللی به سوی چندقطبیگرایی
تحلیل روندهای جاری در عرصه جامعه بینالملل به وضوح بیانگر گذار نظام حاکم بینالمللی از ساختار تکقطبی به سوی نظمی چندقطبی است. این تحول بنیادین در تحولات مناطق راهبردی از اروپا و غرب آسیا تا جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین قابل رصد میباشد. در این گذار تاریخی، جمهوری خلق چین با برخورداری از اقتصادی پویا و رو به گسترش، به عنوان یکی از قطبهای نوظهور نظام بینالملل تثبیت گردیده است. رویکرد جدید چین با تغییر سیاست بیطرفی به کنشگری فعال، بخشی از پازل شکلگیری نظم نوین بینالمللی با محوریت تحدید حوزه نفوذ ایالات متحده را تشکیل داده است.
- نامه مشترک چین، روسیه و ایران به شورای امنیت نمونهای از دگردیسی در نظم حقوقی بینالمللی است
- این سه کشور تحریمهای یکجانبه علیه ایران را به رسمیت نمیشناسند
- تأکید بر تقدم حقوق بینالملل عام بر توافقنامههای خاص مانند برجام
- همسویی سهجانبه در چارچوب اصول منشور ملل متحد و مقابله با یکجانبهگرایی
- این همگرایی گواهی بر شتاب گذار از نظم هژمونیک به سیستم چندقطبی است
«تحریمهای یکجانبه و فراسرزمینی علیه ایران را به رسمیت نمیشناسند» «با توجه به خاتمه یافتن مهلت مقرر در قطعنامه ۲۲۳۱، دیگر نیازی به تداوم پروتکلهای برآمده از برجام وجود ندارد»
این تحولات برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری کلیدی در غرب آسیا، بزرگترین فرصت تاریخی فراهم آورده تا موقعیت خود را به عنوان یک قدرت منطقهای برجسته تثبیت نماید. ایستادگی موفقیتآمیز ایران نه تنها شکست نظم پیشین تحت رهبری آمریکا در منطقه غرب آسیا را رقم زد، بلکه به جامعه جهانی اثبات نمود که ایران اسلامی با برخورداری از اراده ملی و اقتدار نظامی، ظرفیت ایفای نقش به عنوان "محور ثبات و قدرت در منطقه پرتلاطم خاورمیانه" را دارا میباشد.
