بیدولتی در فرهنگ؛ وزارتخانهای که اگر نباشد چه اتفاقی میافتد؟
تحلیل عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم و بررسی وضعیت «بیدولتی» در حوزه فرهنگ که منجر به شانه خالی کردن از مسئولیتها شده است.

تحلیل بیدولتی در حوزه فرهنگ ایران
وضعیت کنونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم به گونهای است که یادآور مفهوم «بیدولتی» در این حوزه مهم است. سیدعباس صالحی که پیش از این نیز تجربه وزارت این دستگاه را داشته، با علم به تنگناهای مالی و بروکراسی حاکم، بار دیگر سکان این وزارتخانه را به دست گرفته است. اما عملکرد یکساله او نشان میدهد که این وزارتخانه بیشتر به شانه خالی کردن از مسئولیتها میپردازد تا ایفای نقش فعال در عرصه فرهنگی.
- اختیارات محدود در مقابل پاسخگویی نامحدود
- عدم ایجاد زیرساخت برای عدالت فرهنگی در سراسر کشور
- مواجهه دفعی با خبرنگاران و پرهیز از پاسخگویی شفاف
- رویه سکوت در قبال مسائل مهم فرهنگی مانند بحران کاغذ
- اداره بخشهای مختلف با سرپرست و عدم انتصاب مدیران ثابت
«اختیارات محدود است و پاسخگویی تقریباً نامحدود. شما به حوزهای وارد میشوید که اختیارات حداقلی است، هم در روی کاغذ و هم در عمل.»
«واردات کاغذ دنبال میشود و مسئله در حال پیگیری است و امیدواریم به زودی در این زمینه اخبار خوبی را به مردم برسانیم.»
این رویکرد منفعلانه باعث شده است که این سؤال مطرح شود که اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباشد، چه اتفاق خاصی در عرصه فرهنگ ایران نخواهد افتاد؟ به نظر میرسد کاهش تصدیگری و تقلیل نقش این نهاد به ، برنامه از پیش تعیینشدهای است که در حال اجراست.
