دکترین صلح از طریق قدرت در سیاستهای ترامپ و پیامدهای آن
تحلیل دکترین «صلح از طریق قدرت» در سیاستهای دونالد ترامپ که به جای تأمین امنیت، منجر به بیثباتی منطقهای، بحرانهای انسانی و تضعیف نهادهای بینالمللی شده است.

دکترین صلح از طریق قدرت در عصر ترامپ
دکترین «صلح از طریق قدرت» که ریشه در تاریخ باستان دارد، توسط دونالد ترامپ به شکلی تهاجمی و مبتنی بر زور نظامی تفسیر شده است. این رویکرد نه تنها به صلح منجر نشده، بلکه باعث تشدید تنشهای بینالمللی و تضعیف نهادهای جهانی شده است. ترامپ با افزایش بودجه نظامی، تحریمهای گسترده و تهدیدهای مکرر، این دکترین را از ابزار بازدارندگی به ابزار جنگافروزی تبدیل کرده است.
- تبدیل دکترین بازدارندگی به سیاستهای جنگافروز و تهاجمی
- هزینههای هنگفت نظامی به قیمت کاهش سرمایهگذاری در بخشهای اجتماعی
- تضعیف اعتبار آمریکا در نظام بینالملل و کاهش همکاریهای چندجانبه
- ایجاد بحرانهای انسانی و اخلاقی ناشی از حملات نظامی
- اتکا به ناسیونالیسم افراطی که به تشدید شکافهای اجتماعی دامن زده است
“سیاستهای تهاجمی ترامپ نه تنها امنیت را تضمین نکرده، بلکه بحرانهای جدیدی ایجاد کرده است.”
“جهان امروز نیازمند دکترینهایی است که صلح را از طریق دیپلماسی و همکاری دنبال کنند.”
در نتیجه، دکترین ترامپ نتوانسته صلح پایدار ایجاد کند و تنها به افزایش تنشها و بیثباتی منجر شده است.
