ابزارهای بیثباتسازی غرب در منطقه نتوانستند نفوذ ایران را مهار کنند
یک استاد علوم سیاسی گفت: تجربههای دهههای گذشته نشان میدهد استفاده از بیثباتی و حمایت از نیروهای جایگزین نتایج مورد انتظار غرب را تأمین نکرده است.

نقشههای بیثباتسازی غرب در برابر نفوذ منطقهای ایران
رضا التیامینیا، استادیار علوم سیاسی دانشگاه یاسوج، در تحلیل خود تأکید کرد که سیاستهای ایالات متحده در دهههای گذشته منطقه خاورمیانه را «حساس» تعریف کرده و ایران را بهعنوان «ژاندارم» منطقه میدید. کشورهای فرامنطقهای با هدف تضمین دسترسی به منابع زیرزمینی و مسیرهای انرژی، از رژیمهای همسو بهعنوان ابزار حفظ منافع استراتژیک خود حمایت میکردند. به گفته وی، انقلاب اسلامی ایران از سوی مقامهای آمریکایی تهدیدی بیسابقه خوانده شد، اما تلاشهای اطلاعاتی و امنیتی گسترده نتوانست مانع پیشروی «مردمیترین و پرتأثیرترین انقلاب قرن» شود.
- اولویت دادن منافع استراتژیک بر اصلاحات سیاسی باعث آسیبپذیری واشینگتن در مقابل تحولات سیاسی اجتماعی شد
- تقویت بازیگرانی مانند اسرائیل و حمایت مالینظامی از آنها برای بازتوزیع توازن قوا با هزینههای سنگین همراه بود
- ابزارهای مختلفی از جنگهای نیابتی تا ترویج بیثباتی مذهبی برای مهار نفوذ ایران به کار گرفته شد
- تجربههای اخیر نشان داده تلاش برای «ساخت دشمن فرضی» اهداف بلندمدت غرب را محقق نکرده است
- این سیاستها در بسیاری موارد هزینههای اقتصادی و سیاسی چشمگیری بر جای گذاشته است
“تصمیم آمریکا برای اولویت دادن منافع استراتژیک بر اصلاحات سیاسی در کشورهای منطقه، باعث شد تا واشینگتن در مقابل موج تحولات سیاسی اجتماعی آسیبپذیر شود.”
“فهم دقیق نقشهای منطقهای و فرامنطقهای و پیامدهای آن برای سیاست خارجی کشورها، از ضروریات مدیریت تحولات آتی در خاورمیانه است.”
در نهایت، التیامینیا بر لزوم بازخوانی تجربههای تاریخی این دوران تأکید کرد و فهم دقیق نقشآفرینی بازیگران مختلف را برای مدیریت تحولات آتی خاورمیانه ضروری دانست.
