نیچه: عارف یا نیهیلیست؟ تحلیل ارتجاع و احیای نسبیگرایی کهن
تحلیل جایگاه نیچه به عنوان فیلسوفی که نماینده احیای نسبیگرایی کهن است و بررسی ارتباط او با فرهنگ ایران و مفاهیمی مانند زرتشت، ابرانسان و هرمنوتیک.

نیچه: ارتجاع یا ترقیخواهی؟
اگرچه فردریش نیچه به ظاهر ترقیخواه به نظر میرسد، اما در واقع نماینده احیای نسبیگرایی کهن است. او با بازگشت به ایدههای پیشاسقراطیان مانند پروتاگوراس و هراکلیتوس، در مقابل سنت سقراطی-افلاطونی ایستاد. نیچه بنیادهای فلسفه غرب را به چالش کشید و نشان داد که حقیقت عینی وجود ندارد و جهان سراسر تأویل و تفسیر است.
- نیچه با نظریه هرمنوتیک خود تأکید کرد که فهم دیگری دشوار است
- او فرهنگهای باستانی آسیایی از جمله ایران، هند و چین را میستاید
- انتخاب نام زرتشت برای اثر مشهورش نشاندهنده احترام و تقابل با فرهنگ ایرانی است
- نیچه زرتشت را نماینده اخلاقناباوری در برابر اخلاقباوری میداند
- مفهوم ابرانسان هدف نهایی فلسفه او برای گذار از انسان کنونی است
نیچه میگوید: «زرتشت بود که نبرد نیک و بد را چرخ گردان دستگاه هستی انگاشت»
او تأکید میکند: «به زمین وفادار باشید و باور ندارید آنانی را که با شما از امیدهای ابرزمینی سخن میگویند»
در ایران، برداشت از نیچه هنوز تحت تأثیر تفاسیر احساسی است و کمتر به تحلیل آکادمیک نزدیک شده است.
