فقدان تربیت نیروی سیاسی در احزاب؛ حلقه مفقوده توسعه سیاسی کشور
ضعف مزمن احزاب ایرانی در تربیت نیروهای سیاسی به چالش اساسی تبدیل شده که پیامدهای آن در وابستگی به چهرههای سنتی مشاهده میشود. این گزارش به بررسی موانع و راهکارهای این مسئله میپردازد.

فقدان تربیت نیروی سیاسی در احزاب ایرانی
ضعف ساختاری احزاب ایرانی در تربیت نیروهای سیاسی به یکی از چالشهای اساسی توسعه سیاسی کشور تبدیل شده است. نهاد حزب در نظامهای مردمسالار نهتنها وظیفه سازماندهی نیروهای اجتماعی را برعهده دارد، بلکه کارکرد آموزشی آن بهعنوان یکی از ارکان اصلی پرورش مدیران آینده شناخته میشود. در واقع، حزب باید «مدرسه سیاست» باشد جایی که علاقهمندان از طریق آموزش مستمر به نیروهایی کارآمد تبدیل شوند.
- نبود آموزش سازمانیافته و برنامهریزی بلندمدت در احزاب ایرانی
- وابستگی بیش از حد به چهرههای سنتی و محدودیت در گردش نخبگان
- فرهنگ شخصمحوری به جای برنامهمحوری در اغلب احزاب
- محدودیتهای قانونی و نظارتی برای فعالیت آزادانه احزاب
- بیاعتمادی عمومی نسبت به احزاب به دلیل سابقه ناکارآمدی
«حزب باید مدرسه سیاست باشد؛ جایی که علاقهمندان به فعالیتهای عمومی، از طریق آموزش مستمر و تجربه عملی به نیروهایی کارآمد تبدیل شوند.»
«غفلت از تربیت نیروهای سیاسی، آینده کارآمدی نظام سیاسی و توسعه کشور را بهطور جدی تهدید میکند.»
الگوهای جهانی نشان میدهند که سرمایهگذاری هدفمند بر آموزش حزبی میتواند آثار ملموسی در کیفیت حکمرانی بر جای بگذارد. احزاب زمانی میتوانند به نهادهای اثرگذار بدل شوند که خود را بهعنوان «مدرسه سیاست» بازتعریف کنند.
