جهانی شدن شمشیری دو لبه؛ جایگزینی سودجویی به جای وفاداری ملی
مقاله به بررسی پیامدهای جهانی شدن میپردازد و نشان میدهد که چگونه سودجویی شرکتهای چندملیتی جایگزین وفاداری ملی شده و مسائل انسانی و زیستمحیطی را تحت الشعاع قرار داده است.

جهانی شدن و استعمار مدرن
جهانی شدن به عنوان شمشیر دو لبه عمل میکند که از یک سو امکان رشد اقتصادی را فراهم میآورد و از سوی دیگر استقلال ملی و فرهنگهای محلی را تهدید میکند. در دوره معاصر، تمرکز اصلی بر مسائل زیستمحیطی، خشکسالی، قحطی، گرمایش زمین یا حقوق بشر نیست، بلکه سود و طمع بر رویدادهای جهانی چیره شده است. کشورهای استعمارگر با تکیه بر پیشرفتهای فنی و حمایتهای مالی، سلطه خود را بر جهان گسترش دادند و حتی کشورهای نیمه مستعمره مانند ایران را تحت نفوذ قرار دادند.
- استعمارگران با استفاده از روشهای نرم بر افکار عمومی تسلط یافتند
- شرکتهای چندملیتی انگیزهای جز کسب سود ندارند
- شعارهایی مانند تروریسم و حقوق بشر تنوع معنایی واقعی ندارند
- جنگهایی مانند خلیج فارس و بوسنی منافع قدرتهای استعماری را تأمین میکنند
- دور باطلی از محرومیت و وخامت وضعیت جهانی ایجاد شده است
رابرت ساموئلسن: «جهانی شدن شمشیری دو لبه است» علی محمدی: کشورهای نیمه مستعمره وضعیت بدتری از مستعمرات مستقیم داشتند
این تحلیل نشان میدهد که چگونه جهانی شدن به ابزاری برای تداوم سلطه استعماری تبدیل شده و منافع ملی را قربانی سودجویی شرکتهای چندملیتی کرده است.
