جایگزینی هالووین به جای جشنهای ملی؛ تضعیف وزارت ارشاد مشکل را تشدید میکند
این گزارش به تحلیل جایگزینی جشنهای غربی مانند هالووین به جای آیینهای ملی ایرانی میپردازد و نقش ناهماهنگی نهادهای فرهنگی و تضعیف وزارت ارشاد در این پدیده را بررسی میکند.

تحلیل جایگزینی هالووین با جشنهای ملی ایرانی
این روزها شاهدیم که جشن هالووین با جلوههای بصری و رسانهای خود به یک «ترند اجتماعی» در میان جوانان تبدیل شده، در حالی که آیینهای عمیق ایرانی مانند مهرگان، تیرگان و سپندارمذگان در حافظه جمعی کمرنگ شدهاند. ریشه این پدیده تنها در جذابیتهای هالووین نیست، بلکه نشاندهنده قدرت صنعت فرهنگی جهانی است که توانسته آیینی محلی را به تجربهای فراگیر تبدیل کند. در مقابل، آیینهای ایرانی تحت تأثیر بیتوجهی نهادهای فرهنگی، بوروکراسی و سانسور قرار گرفتهاند.
- ناهماهنگی نهادهای فرهنگی: نهادها و شبهنهادهای فرهنگی با مأموریتهای موازی، فاقد هماهنگی و فهم مشترک از «ترویج فرهنگ ایرانی» هستند.
 - خلأ نهادی: هیچ نهادی مسئولیت مستقیم معرفی و بازآفرینی جشنهای ملی را نمیپذیرد و میدان فرهنگی بیصاحب مانده است.
 - جذابیت برای نسل جوان: در این خلأ، جوانان به سمت تجربههای فرهنگی زندهتر و جذابتر مانند هالووین کشیده میشوند.
 
حقیقت این است که هالووین، در دنیای امروز، نماد قدرت صنعت فرهنگی و رسانههای جهانی است. ما، با ناهماهنگی و بیتوجهی در سیاست فرهنگی، خود جای مهرگان را خالی گذاشتهایم.
تلاشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز اغلب با موانع بوروکراتیک و تضادهای نهادهای شبهدولتی خنثی میشود. نتیجه این شده که جشنهای ایرانی تنها در کتابها و تقویمها حضور دارند و نه در خیابانها و شبکههای اجتماعی. برای تغییر این وضعیت، نیاز به تولید روایت مدرن و مردمی از میراث فرهنگی است تا این آیینها دوباره در ذهن جامعه زنده شوند.
