بازنمایی فرهنگ شفاهی در سریال «بامداد خمار» با استفاده از ضربالمثلها
تحلیل استفاده هوشمندانه از ضربالمثلها و فرهنگ شفاهی در سریال «بامداد خمار» ساخته نرگس آبیار که به تقویت شخصیتپردازی و فضاسازی داستان کمک کرده است.

تحلیل کاربرد ضربالمثلها در سریال بامداد خمار
سریال «بامداد خمار» به کارگردانی نرگس آبیار و نویسندگی حسین کیایی در قسمت سوم خود نشان دادهاست که چگونه میتوان از فرهنگ شفاهی و ضربالمثلها به عنوان ابزاری دراماتیک استفاده کرد. فیلمنامه کیایی با نگاهی تازه به گنجینه زبان عامیانه مردم ایران روی آورده و آن را به عنصری شخصیتساز تبدیل کرده است.
- استفاده طبیعی و غیرتصنعی از مثلها در دیالوگها
- نمایش هویت اجتماعی و طبقاتی شخصیتها از طریق زبان
- تضاد زبانی بین شخصیتهای مختلف مانند محبوبه و رحیم
- کاربرد ضربالمثلها در بیان احساسات و بحرانهای داستانی
“زبان، ریشه ماست” - این جمله کلیدی سریال نشان میدهد که برای ساختن جهانی باورپذیر باید به واژههایی بازگشت که قرنها مردم با آنها زندگی کردهاند.
“غلغله اندازیم در گنبد افلاک” - این بیان نمادین از شخصیت بصیرالملک نشاندهنده زبان شور و شکوه ایرانی است.
سریال بامداد خمار موفق شده است فرهنگ شفاهی ایرانی را به گونهای به کار گیرد که نه تنها داستان را پیش میبرد، بلکه هویت فرهنگی و تاریخی شخصیتها را نیز به تصویر میکشد.
