
بازخوانی سنت در پرتو عقل مدرن: از جدال تا گفتوگو
مقالهای درباره رابطه سنت و مدرنیته که دوگانهسازی رایج را نقد کرده و خواهان گفتوگوی تاریخی بین این دو است. نویسنده استدلال میکند که سنت میراثی پویا و تفسیرپذیر است و مدرنیته ادامه تکامل آن محسوب میشود.

رابطه سنت و مدرنیته: گفتوگو به جای تعارض
این مقاله به بازخوانی انتقادی رابطه بین سنت و مدرنیته میپردازد و دوگانهسازی سادهانگارانه بین این دو مفهوم را به چالش میکشد. نویسنده معتقد است که سنت و مدرنیته دو مرحله از یک صیرورت انسانی هستند و نه دو قطب متعارض. گذشته به عنوان منبع الهام و تجربه ارزشمند است، اما نمیتواند معیار مطلق حقیقت باشد. از سوی دیگر، مدرنیته ادامه تکامل همان سنت است، نه دشمن یا گسست کامل از آن.
- نقد آرمانیسازی گذشته: انسان常常 در برابر گذشته دچار "خیالپردازی تاریخی" میشود
- سنت به عنوان ریشه پویا: سنت سرشت سازنده انسان است اما نباید تقدیس شود
- ذهن اسیر گذشته: بحران فکری جوامعی که حال را در گرو گذشته میگذارند
- انسان سازنده تاریخ: دورههای تاریخی تفاوت ماهوی ندارند، سازنده همه انسان است
- گفتوگو به جای تعارض: از منظر فلسفه هرمنوتیکی، سنت و مدرنیته در گفتوگو هستند
"سنت نه بت پرستیدنی است و نه دشمنی ضرورتا شکستنی؛ بلکه گفتوگویی است دائمی"
"مدرنیته ادامه ماست، اگر بتواند بر پایه ریشههای فرهنگیمان رشد کند"
راهکار پیشنهادی نویسنده، بازخوانی انتقادی سنت در پرتو عقلانیت و نیازهای معاصر است که既不 به انجماد در گذشته میانجامد و نه به گسست کامل از ریشههای فرهنگی.

