سند تسهیم درآمد محتوا: راستیآزمایی دوگانه حمایت و هدایت
تحلیل چالشهای اجرای سند تسهیم درآمد محتوا و نقد دو مدل حاکمیتی و صنفی. بررسی تضاد منافع، شفافیت و راهکارهای جایگزین برای توزیع عادلانه منابع محتوایی در ایران.

سند تسهیم درآمد محتوا: راستیآزمایی دوگانه
سند تسهیم درآمد محتوا یکی از مترقیترین اسناد سیاستگذاری فرهنگی سالهای اخیر به شمار میرود که هدف اصلی آن ایجاد توازن میان تولیدکنندگان، پلتفرمها و نهادهای حاکمیتی در توزیع عادلانه منابع است. اما پرسش بنیادین این است که چه نهادی باید مجری این سند باشد تا از مسیر حمایت به دام هدایت نیفتد.
- تناقض ذاتی در الگوی اجرایی: دو مدل حاکمیتمحور و صنفی هر دو خطر هدایت سیاسی و اقتصادی را در پی دارند
- تضاد منافع و شفافیت: مجری اجرای سند خود ذینفع اصلی در توزیع ۱۵ همت بودجه عمومی خواهد بود
- نامتقارنی دانش و تجربه: فقدان دانش میانرشتهای مدیریت محتوا در ساختار اتحادیه
- راهکار توزیع تقاضامحور: پیشنهاد الگوی اعتبار فرهنگی خانوار به جای تخصیص متمرکز
“سند تسهیم اگر قرار است به شفافیت و عدالت منجر شود، باید از همان ابتدا راستیآزمایی شود”
“راه سوم تقویت نهادهای واسط شفاف و غیردولتی است که بتوانند میان منافع ملی، صنفی و مردمی تعادل برقرار کنند”
نتیجهگیری اصلی این تحلیل نشان میدهد که اجرای موفق این سند نیازمند طراحی سازوکارهای شفاف و نهادهای مستقل است تا به جای تسخیر منابع، به توزیع عادلانه درآمدهای محتوایی بینجامد.
