ساترا و آفتابهدار مسجد شاه: نقدی بر نظارت فرهنگی
مقایسهای میان عملکرد ساترا در نظارت بر سریالهای ایرانی و آفتابهدار قدیمی مسجد شاه که بر اساس روابط شخصی امکانات را توزیع میکرد. این نوشته به انتقاد از سیستم نظارتی فرهنگی میپردازد.

ساترا و آفتابهدار مسجد شاه: استعارهای از نظارت فرهنگی
این متن با بیان خاطرهای از آفتابهدار مسجد شاه در گذشتههای نه چندان دور شروع میشود که بر اساس روابط شخصی و چرب کردن سبیل، آفتابههای بهتر را به برخی افراد اختصاص میداد و به دیگران اجازه استفاده نمیداد. نویسنده این رویکرد را به سازمان ساترا (سازمان تبلیغات محیطی) تشبیه میکند که در صدور مجوز تبلیغات برای سریال «بامداد خمار» بدون دلیل منطقی مشخص، ذکر نام کارگردان و تهیهکننده یا تاریخ دقیق شروع پخش را منع کرده است. به نظر نویسنده، این اقدام یادآور همان روحیه حکمرانی بیدلیل و تنبیه منتقدان است.
- تشابه عملکرد: هر دو نهاد (آفتابهدار و ساترا) بر اساس روابط و نه ضوابط عمل میکنند.
- تنبیه منتقدان: ممنوعیت ذکر نام عوامل سریال «بامداد خمار» احتمالاً پاسخی به انتقادات قبلی آنها در پرونده سریال «سووشون» است.
- حضور پرروند نظارت: پیام این اقدام آن است که سایه سازمان صدا و سیما بر کل فرهنگ و هنر کشور حاکم است.
- عدم شفافیت: تصمیمگیریها فاقد توجیه منطقی و شفاف برای عموم است.
- وسعت قدرت: حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در صورت انتقاد ممکن است ممنوعالتصویر شود.
«این نه، از اونا بردار» — جملهای که آفتابهدار به مردم عادی میگفت و امروز در تصمیمات فرهنگی تکرار میشود. «سایه نظارت این سازمان عریض و طویل بر فرهنگ و هنر این مملکت پایدار است» — نتیجهگیری نویسنده از عملکرد ساترا.
در نهایت، نویسنده با این مقایسه استعاری بر ضرورت بازنگری در شیوههای نظارت فرهنگی و جایگزینی ضوابط شفاف به جای روابط تأکید میکند.
