کشاکش گفتمانی سنت و تجدد در عثمانی و مصر: فقدان گفتوگو نهادمند میان سه کشور
کتاب «سنت علیه تجدد» تجربههای مصر و عثمانی در مواجهه با مدرنیته را بررسی میکند. این تقابل نهتنها تاریخی است، بلکه همچنان در لایههای فکری و سیاسی جهان اسلام حضور دارد. مصطفی صبری توقاتی بهعنوان نماد سنتگرایی خلاق تحلیل شده است.

بررسی تقابل سنت و تجدد در عثمانی و مصر
کتاب «سنت علیه تجدد» اثر سید جلال محمودی به بررسی تجربههای موازی مصر و عثمانی در مواجهه با مدرنیته میپردازد. این اثر با الهام از اندیشههای میشل فوکو، سنت و تجدد را بهمثابه دو نظام معنایی رقیب تحلیل میکند که هر یک در پی تسلط هژمونیک بر فضای فکری و اجتماعی هستند. نویسنده نشان میدهد این تقابل موضوعی صرفاً تاریخی نیست، بلکه مسألهای زنده در لایههای فکری جوامع اسلامی معاصر است.
- مصر بهعنوان «دروازه ورود تجدد» با موقعیت جغرافیایی استراتژیک و اشغال توسط فرانسه و بریتانیا، تجدد را بیشتر در سطح معرفتی تجربه کرد
- عثمانی با اصلاحات تنظیمات، رویه نهادی تجدد را از طریق دولت پیش برد
- مصطفی صبری توقاتی بهعنوان شیخالإسلام عثمانی، نماد سنتگرایی خلاق است که در تبعید مصر به نقد فلسفی مدرنیته پرداخت
«سنت میتواند در برابر مدرنیته مقاومت کند، بدون اینکه از عقلانیت یا نقد تهی باشد» «تفکیک میان رویه علمی تکنولوژیکی مدرنیته با رویه معرفتی آن ممکن است»
این کتاب نشان میدهد چگونه تشکیلات دینی و نحوه مواجهه با استعمار در ایران، عثمانی و مصر تفاوتهایی داشت که بر مسیر تجدد تأثیر گذاشت. مراودات فکری امروز میان سه کشور بیشتر در سطح نخبگانی و محدود باقی مانده است.
