خاطرات خلبان آزاده فرشید اسکندری از روزهای آغاز جنگ تحمیلی
گفتوگوی خواندنی با فرشید اسکندری، خلبان شکاری F۵ که در سومین روز جنگ تحمیلی به اسارت درآمد. او از ۶ سورتی پرواز جنگی در فاصله ۳۱ شهریور تا ۲ مهر ۱۳۵۹ و شرایط دشوار آن روزها روایت میکند.

خلبان قهرمان و روایت روزهای جنگ
فرشید اسکندری، خلبان شکاری F۵ تایگر، در سومین روز جنگ تحمیلی مورد اصابت پدافند دشمن قرار گرفت و به اسارت درآمد. او ۱۰ سال به صورت مفقودالاثر بود در حالی که خانواده از زنده بودنش بیخبر بودند. گردن و کمر این قهرمان جنگ به دلیل فشارهای پروازهای جنگی و آسیبهای دوران اسارت دچار جراحت شده است.
- در ۳۱ شهریور با شنیدن انفجارها به سرعت به هواپیماها رسیدند
- از باند آسیبدیده تیکآف کردند زیرا برج کنترل پاسخ نمیداد
- در عملیات ۱۴۰ فروندی روز اول مهر شرکت کرد
- در پرواز به پایگاه موصل، ساختمان نگهداری و باند را بمباران کردند
"وقتی فرود آمدم و به پست فرماندهی رفتم، دیدم نمیتوانم راحت بنشینم. گردنم خیلی درد میکرد" "به درجهدار گفتم: اگر برگشتم که کاپشنم را میگیرم، اما اگر نیامدم پیش خودت باشد"
اسکندری تأکید میکند که از ۱۰ شهریور به بعد درگیریهای مرزی آغاز شده بود اما هنوز وارد خاک عراق نمیشدند. او در روز دوم مهر در حالی که ۵ سورتی پرواز کرده و خسته بود، برای پرواز ششم به کرکوک اعزام شد و در همین مأموریت مورد اصابت قرار گرفت.
