آموزش میانه زیستن در اشعار حافظ / راز وفاق عام بر حافظ
تحلیلی از جامعیت و چندوجهی بودن شخصیت و شعر حافظ شیرازی که به مناسبت روز حافظ نوشته شده است. این متن به میانهروی حافظ بین عقل و عشق، ایمان و حیرت، و تقدس و طغیان میپردازد.

راز مقبولیت عام حافظ در میانهروی
حافظ شیرازی شاعری است که نه با فقه به تنهایی قابل شناخت است و نه با فلسفه. او در مرز باریک ایمان و حیرت، عقل و عشق، و تقدس و طغیان زندگی میکند. حافظ جامع اضداد است و در سخن او، شور عارفانه با شعور فلسفی آشتی میکند. او از زبان رمز و مجاز برای بیان مفاهیم عمیق استفاده میکند و با استفاده از دوگانگیهایی مانند “می و خرابات” و “رند و قدیس” مرزهای اخلاقی و عرفانی را مبهم میسازد.
- حافظ نه عارف صرف مانند مولوی است و نه شکاک محض مانند خیام
- سخن او چندوجهی است و هرکس چهره خود را در آیینه شعرش میبیند
- او هنرمندانه میان گفتن و نگفتن، آشکار و پنهان راه میپوید
- راز مقبولیت عام حافظ در جامعیت و زبان “میانه” او نهفته است
- حافظ “تعادل در طغیان” و “طغیان متعادل” را نمایندگی میکند
“حافظ در مرز میان ایمان و حیرت میزید؛ نه در دامن کفر میافتد و نه در حصار شرع محبوس میماند.”
“سخن او چندوجهی است، همچون منشور نور که از هر سوی رنگی میتاباند.”
این تحلیل نشان میدهد که حافظ با هنرمندی توانسته مفاهیم عمیق را در قالب زبانی میانه و همهفهم بیان کند، به گونهای که برای همه اقشار قابل درک و پذیرش باشد.
