چارلی چاپلین: بستری شدن مادر در تیمارستان و خاطرات دوران کودکی
بخشی از خودزندگینامه چارلی چاپلین که به بستری شدن مادرش در تیمارستان و خاطرات دوران کودکی میپردازد. این متن روایتی از رابطه چاپلین با مادرش و تأثیر این رویداد بر زندگی اوست.

خاطرات چارلی چاپلین از مادر و تیمارستان
در این بخش از خودزندگینامه چارلی چاپلین، نابغه سینمای جهان، به روایت رابطه او با مادرش و تأثیر عمیق بستری شدن مادر در تیمارستان پرداخته میشود. چاپلین توصیف میکند که چگونه مادرش پس از بهبودی موقت، مجدداً به تیمارستان "کینهیل" منتقل شد و این خبر "همچون خنجری بر قلب" او و برادرش نشست. متن به دوران کودکی چاپلین و زندگی در فقر اشاره دارد، زمانی که او و برادرش سیدنی در نوانخانهها و دارالایتامها زندگی میکردند. چاپلین از رفتار مادرش که گاه "مانند مهمان" رفتار میکرد و علاقهمند به بازگشت به لندن بود، میگوید. او همچنین به سرنوشت نامادری خود، "لوئیز"، که در نوانخانه درگذشت، اشاره میکند.
- بستری شدن مادر: مادر چاپلین پس از سرگردانی در خیابانها به تیمارستان فرستاده شد.
- زندگی در فقر: چاپلین و برادرش دوران کودکی سختی را در فقر و نوانخانهها گذراندند.
- روابط خانوادگی: متن به رابطه چاپلین با مادر، برادر و نامادری میپردازد.
- تیمارستان خصوصی: پس از سالها، چاپلین توانست مادرش را به تیمارستان خصوصی منتقل کند.
- پایان آرام: مادر چاپلین هفت سال آخر عمر را در آسایش گذراند.
"خبر بستری شدن مجدد مادرم همچون خنجری بر قلب ما نشست."
"بعضی اوقات ربالنوع مصائب و بدبختیها از کار خود خسته شده و بر سر رحم میآید."
این روایت نه تنها جنبهای از زندگی شخصی چاپلین را نشان میدهد، بلکه تأثیر شرایط خانوادگی بر شکلگیری شخصیت این هنرمند بزرگ را روشن میسازد.
