نقد اصولگرایان تندرو در مواجهه با مسئله فلسطین و غزه
تحلیلی از رفتار اصولگرایان تندرو که درک نادرستی از مبارزات فلسطین داشته و تنها به شعار و نصیحت بسنده میکنند، بدون اقدام عملی مؤثر.

نقد اصولگرایان تندرو در قبال فلسطین
این مطلب به نقد جدی مواضع اصولگرایان تندرو در مورد غزه و مقاومت فلسطین میپردازد. نویسنده استدلال میکند که این گروه درک صحیحی از ماهیت طولانیمدت مبارزه فلسطین ندارند و آن را به «جنگ ابدی» تقلیل میدهند، در حالی که خود در رفاه زندگی میکنند. آنها پیشینه تاریخی مسئله را نادیده گرفته و حماس را نیز به درستی نمیفهمند، لذا با هر حرکت عملی حماس (مانند پذیرش نسبی طرح ترامپ) دچار سردرگمی میشوند.
- نصیحتهای بیثمر: به جای حمایت، موضع آموزگارانه گرفته و به فلسطینیها در مورد بدعهدی آمریکا و اسرائیل نصیحت میکنند؛ مسائلی که فلسطینیها به طور روزمره با آن روبرو هستند.
- فقدان درک عمقی: آنها تجربه زیسته فلسطینیها از جنگ و تحریم را درک نکرده و قادر به تحمل کوچکترین بخشی از آن شرایط نیستند.
- اقدامات نمادین در مقابل عمل گرایی: اقداماتی مانند «هل من مبارز» توئیتری یک نماینده در مقابل اقدامات عملی مانند اعتراضات گسترده در آمستردام یا حرکت گرتا تونبرگ که کشتی صلح به غزه فرستاد، قرار میگیرد.
“آنچه را برای خود نمیپسندند، برای دیگران میپسندند.” این اصل اخلاقی توسط رفتار آنها نقض میشود. “مردم غزه میایستند و مقاومت میکنند.” این شعارها در حالی زده میشود که درک واقعی از مقاومت وجود ندارد.
در نهایت، این موضعگیریهای شعاری و فقدان همدلی واقعی، نه تنها به فلسطینیها کمک نمیکند، بلکه شکاف بین شعار و عمل را آشکار میسازد. آنچه مورد نیاز است، درک عمیق از شرایط و حمایت عملی است، نه نصیحت از موضع بالا.
