یک پیشنهاد عجیب: چرا ایران نقش میانجی بین حماس و اسرائیل را بر عهده نمیگیرد؟
تحلیل نقش ایران در بحران غزه و فرصت میانجیگری به عنوان برگ برنده دیپلماتیک که میتواند موقعیت منطقهای ایران را متحول کند.

تحلیل نقش میانجیگری ایران در بحران غزه
هنگامی که درگیری در غزه تشدید شد، ایران با یک دوراهی تاریخی مواجه شد: ایفای نقش به عنوان یک میانجی قدرتمند یا تداوم نقش سنتی به عنوان حامی ایدئولوژیک. مسیر دوم انتخاب شد که اگرچه در کوتاهمدت انسجام «محور مقاومت» را نشان داد، اما در بلندمدت ایران را در مسیری پرهزینه قرار داد. اکنون ایران تحت فشار قرار گرفته و در معرض تهدیدهای بیشتری است.
- سیاست خارجی موفق تبدیل چالشها به فرصتهاست
- نقش میانجی میتوانست کنترل ایران بر تحولات منطقه را حفظ کند
- ایران میتوانست از «موضوع مورد بحث» به «بازیگر تعیینکننده» تبدیل شود
- انتخاب جانبداری مطلق باعث از دست رفتن این فرصت طلایی شد
- گزارشهای غیررسمی از تلاش نافرجام برای مذاکره با آمریکا زنگ خطر جدی است
مایک پمپئو: «این توافق را آدمهای تهران هدایت میکنند... تا زمانی که رهبر ایران تصمیم نگیرد حماس سلاحهایش را زمین بگذارد... هیچ نتیجهای قابلدستیابی نیست.»
این اظهارات اعتراف به قدرت و نفوذ تعیینکننده ایران است و نشان میدهد قفل صلح غزه تنها با کلید تهران باز میشود.
این آخرین برگ بازی ایران است: برداشتن گامی جسورانه برای مهندسی صلح میان حماس و اسرائیل. این اقدام میتواند ایران را از عامل بیثباتی به کشوری تبدیل کند که توانایی پایان دادن به یکی از پیچیدهترین بحرانهای جهان را دارد.
