چرا سرقت از لوور احساس عدالت میدهد ولی واقعاً نیست
سرقت جواهرات تاج از موزهای امپراتوری ممکن است شبیه انتقام به نظر برسد، اما غنایم همچنان همان دنیایی را غنی میکند که آن را ساخته است.

سرقت لوور و احساس عدالت کاذب
این مقاله به سرقت جواهرات تاریخی از موزه لوور در پاریس میپردازد و احساس عدالتی که این اقدام در برخی ایجاد میکند را تحلیل میکند. نویسنده استدلال میکند که اگرچه موزههایی مانند لوور نماد بیعدالتی تاریخی و غارت استعمار هستند، اما سرقت جواهرات توسط سارقان به معنای واقعی کلمه اقدام انقلابی محسوب نمیشود. در واقع، این جواهرات مجدداً به ثروتمندان فروخته خواهند شد و چرخه سرمایهداری استثماری را تقویت میکنند.
زمینه تاریخی غارت
- موزه لوور میزبان اشیایی است که توسط ناپلئون و همراهانش از مصر غارت شدهاند.
- موزههای غربی مملو از داراییهای فرهنگی قارههای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین هستند.
- این غارتها میراث استعمار خشونتبار است که همچنان بر زندگی مردم بومی تأثیر میگذارد.
شیمریت لی در کتاب خود مینویسد: «دیوارهای سفید موزه به فراموشی تاریخی کمک میکنند.» امیلین اسمیت اشاره میکند: «جواهرات دزدیده شده محصول تاریخ طولانی استخراج استعماری هستند.»
در نهایت، مقاله نتیجه میگیرد که اگرچه سرقت ممکن است به صورت نمادین رضایتبخش به نظر برسد، اما یک اقدام سیاسی واقعی علیه بیعدالتی نیست و واکنش رسانهها به عنوان «فاجعه ملی» نیز نشاندهنده اولویتهای معوج جهانی است.
