بازگشت به شهر غزه: خانواده‌ای که قبرهای ویران شده و امید کمی می‌یابند

داستان هیبا و محمد در غزه

هیبا الیازجی و همسرش محمد داستان تلخ زندگی در خلال جنگ اسرائیل بر غزه را روایت می‌کنند. آنها که اکنون با دختر ۱۰ ساله‌شان ایمان در چادر زندگی می‌کنند، ده‌ها عضو خانواده خود را از دست داده‌اند. خانه‌هایشان نابود شده و بارها آواره شده‌اند. وقتی پس از آتش‌بس به شمال غزه بازگشتند، با صحنه‌ای هولناک مواجه شدند: قبرهای عزیزانشان با بولدوزر ویران شده و بقایای پیکرها پراکنده شده بود.

• از دست دادن ۶۰ نفر از بستگان در یک حمله در دسامبر ۲۰۲۳
• زنده ماندن معجزه‌آسا از زیر آوار
• مرگ برادر هیبا در شرایطی دردناک هنگام محاصره تانک‌ها
• جمع‌آوری بقایای اجساد عزیزان از میان قبرهای ویران شده
• زندگی در چادر در میان ویرانه‌های کامل

“ما مانند شاخه‌های بریده از درخت هستیم. زندگی با این درد غیرقابل تحمل است.” “اگر جنگ بازگردد، این بار جابجا نمی‌شوم. ترجیح می‌دهم اینجا با خانوادم بمیرم.”

این خانواده اکنون با آینده‌ای نامعلوم روبرو هستند. آنها امیدی به بهبود شرایط ندارند و تنها آرزویشان زندگی بهتر برای دخترشان است که سه سال است مدرسه نرفته و ضربه‌های روانی شدیدی متحمل شده است.